فرهنگ رفتاری دولت ها و  ملت ها در جهان پس از کرونا
فرهنگ رفتاری دولت ها و  ملت ها در جهان پس از کرونا

دکتر علی جعفری داجیوندی/ بحران کرونا امروزه به مهمترین و چالش برانگیزترین مسئله روز ایران و کل جهان تبدیل گردیده است. ویل دورانت نزدیک به یک قرن پیش در رابطه با بحران هایی که در آینده گریبانگیر بشر می شود پیش بینی جالب و قابل تاملی نمود وی گفت: « از کجا معلوم است که این باکتری ها (ویروسی ها) که با این صیر و شکیبایی به ما حمله می کنند روزی بر ما غالب نشوند. وی اعتقاد داشت بزرگترین دشمن انسان را باید با میکروسکوپ دید» بنابراین حتی با پشت سر گذراندن بحران کرونا، برای جلوگیری از صدمات بیشتر و کنترل بحرانهایی نظیر کرونا باید دولت ها و ملت ها نگرش و تفکر رفتاری خود را تغییر دهند و از این بحران درسهایی بگیرند.

مسئله کرونا در ظهور و بروز فرهنگ رفتاری دولت ها و ملت ها در جهان پس از کرونا نقش اساسی و مهمی خواهد داشت که در ذیل به اصلی ترین آنها اشاره می گردد:

  • بحران کرونا نشان داد تصمیمات و رفتارهای سیاسی جزیره ای و ناهماهنگ بدون پشتوانه کارشناسی و تخصصی نمی تواند باعث متوقف کردن حوادث و اتفاقات ناگوار عالم گیر شود. در آینده ضروریست در برخورد با هر بحرانی، صداقت و خرد جمعی سر لوحه اقدامات قرار گیرد.
  • بحران کرونا به دولتمردان و سیاستگذاران این نکته مهم را گوشزد کرد که باید هرچه زودتر سیاست و نگرش تمرکز گرایی را کنار بگذارند و امکانات و زیر ساختهای بهداشتی- رفاهی برای تمام مناطق بطور عادلانه فراهم کنند.
  • بحران کرونا ثابت کرد فاصله طبقاتی شدید و بی توجهی به اقشار پایین جامعه باعث ایجاد مشکلات حادی می گردد که در صورت رفع نکردن آن، با وقوع بحران هایی نظیر کرونا همه افراد جامعه اعم از فقیر و غنی، مسئول و غیر مسئول متضرر می شوند.
  • با وقوع بحران کرونا دولت ها و ملت ها خصوصاً غربی ها به این مسئله پی بردند که تمام ملت ها به قول سعدی مانند یک پیکر هستند که با کمک همدیگر می توانند بر بحرانهای جهانی غلبه کنند، لذا این رفتار باید تقویت شود که مواقع بحرانی حس انسان دوستی و کمک به همنوع میان تمام اقشار جامعه ظهور و بروز کند.
  • بحران کرونا نشان داد توجه ویژه به فرهنگ و اختصاص بودجه مکفی به آن امری بسیار حیاتی می باشد زیرا در صورت نبود فرهنگ رفتاری صحیح -حتی با وجود امکانات- نمی توان بر بحران ها غلبه کرد.
  • کرونا به همگان ثابت کرد غرق شدن در لذات دنیوی نمی تواند تمام و کمال آرزوی یک انسان باشد و با ساختن کاخهای پوشالی و وقع ننهادن به بسیاری از آداب و اعمال دینی هرگز نمی توان بر بحران ها غلبه و به آرامش حقیقی رسید.
  • بحران کرونا به ما نشان داد که بالاترین وظیفه حاکمیت تنها قانون گذاری و امر و نهی کردن نیست بلکه توجه به تعلیم و آموزش همگانی، اصل و اساس حل هر بحرانی خواهد بود.
  • اهمیت خانواده در بحران کرونا بیش از پیش نمایان شد خانواده به عنوان واحد فرهنگی کشور، اهمیت آن از دولت هم بیشتر است، زیرا خانواده ها با داشتن رفتاری صحیح و اصولی می توانند فرزندان و اطرافیانشان را از بحران مصون نگه دارند.
  • بحران کرونا به همگان فهمانید که کم رنگ کردن دین در جوامع باعث ایجاد مشکلات حاد ناامنی روانی می گردد و تاکید صرف به علم نمی تواند یک بحران را در جامعه حل کند لذا نتیجه منطقی که از این بحران می توان گرفت این است که هم به علم و هم به دین احتیاج داریم، بنابراین این دو مکمل و نه جایگزین یکدیگر هستند.
  • بحران کرونا نشان داد دین آنچنان قدرتی دارد که می تواند به راحتی رفتار و اخلاق دولت ها و ملتهای لائیک را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد، به قول پلوتارک«بنای شهری بدون زمین آسانتر است از بنای دولتی بدون دین». در واقع پس از کرونا اهمیت و جایگاه حقیقی دین برای بشر با هر رنگ، نژاد، مذهب و تفکری به خوبی نمایان شد.
  • بحران کرونا نشان داد محتواهای بدون پشتوانه علمی و استفاده از دیدگاه های منجی گرایانه انحرافی هیچگونه اثر بخشی برای حل بحران ندارد لذا فرهنگ های رفتاری عامه پسند و خرافی هیچ جایگاهی در مواقع بحرانی نخواهند داشت. بنابراین جهت جلوگیری از سوء استفاده ها و تخریب ها باید اهمیت و ارزش واقعی دین به نحو احسن به افراد جامعه آموزش داده شود.
  • در عصر مدرنیته که بسیاری در لذات دنیوی و غرور کاذب غوطه ور هستند بحران کرونا در آنی ما را به این فکر عمیق فرو برد که باید برای پیری جمعیت، تنهایی افراد، اضطراب و استرس، رشد بی رویه بی اعتمادی ها و تکثر مرجعیت های بی نهایت، چاره اندیشی کرد.
  • بحران کرونا برای همه دولت ها و ملت ها این مسئله مهم را روشن کرد که باید از رفتارها و آینده نگری های سطحی و شتاب زده پرهیز شود و برای کشورهای بحران خیزی مانند ایران آینده نگری های اصولی با پشتوانه کارشناسی و قابل اجرا امری لازم و ضروری است.
  • در مجموع باید گفت بحران کرونا نکات بسیار زیادی به ما یادآوری کرد. اگر این بحران رخ نمی داد انسان مغرورانه و سرمست از پیشرفت ها و تکنولوژی ها رو به جلو می رفت و شاید هرگز به رفتارها و اشتباهاتش پی نمی برد. موارد ۱۳ گانه ای که در پی تاثیرات بحران کرونا بر فرهنگ رفتاری دولت ها و ملت ها بدانها اشاره گردید هر کدام کارهای تحقیقاتی گسترده ای در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست، دین و … می طلبد. لازم است پژوهشگران و صاحبنظران فرصت را غنمیت شمرده، برای کمک به رشد و ترقی جوامع خود وارد عمل شوند که در صورت بوجود آمدن بحران هایی دیگر؛ که غیر محتمل نیز نخواهد بود، با کمترین آسیب و بهترین عمکلرد بحران ها را پشت سر بگذاریم.